سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش ابتدایی
 
نویسندگان

انتظار از معلمان در جامعه اسلامی بسیار زیاد است. شغلی که از رسالت اصلی پیامبران نشأت گرفته است. در کلام رهبری نقشی که برای معلمان تصویر شده است عبارت است از به وجود آوردن انسان طراز اسلام، انسان طراز جمهوری اسلامی.

به گزارش شمال نیوز به نقل از دیدبان، در این نوشته قصد داریم تا در گام نخست علل تاکید های مکرر مقام معظم رهبری در رابطه با اهمیت جایگاه معلم در جامعه را روشن نموده و در گام بعد وظایفی که بر دوش معلمان کشورمان می باشد را از منظر ایشان تبیین نماییم.

رهبری معظم همواره در دیدارهای خود با معلمین به این نکته اشاره می فرمایند که غرض اصلی این جلسات یک چیز است و آن هم تکریم مقام و جایگاه معلمی در جامعه می باشد. ضرورت این کار نیز به این امر باز می گردد که ما در دورانی به سر می بریم که فرهنگ غربی از همه سو بر ما هجوم آورده و این باعث شده تا نگاه عموم مردم به معلم و معلمی یک نگاه اسلامی نباشد. این سلطه غرب سبب شده تا جایگاه و اهمیت هر شغلی را به تناسب درآمدی که دارد درک نماییم. وقتی مبنای ارزش دهی به مشاغل این باشد در نتیجه دیگر معلم بودن آن ارزش حقیقی خود را از دست داده است.

رهبری در این رابطه می فرمایند: « ...فرهنگ تمدن مادی این است؛ معیار ارزشگذاری عبارت است از قابلیت تبدیل هر چیزی به پول. معلم هم به همان اندازه‌ای که میتواند مستقیم یا غیرمستقیم پول ‌ساز باشد، در آن فرهنگ به همان اندازه محترم است. ما -مجموعه‌ی فرهنگی ملت ایران- تسلیم این فرهنگ غلط شدیم، در حالی که در منطق اسلام، مسئله فراتر از این حرفهاست. مسئله‌ی تعلیم و تربیت، مسئله‌ی زندگی بخشیدن و ولادت بخشیدن به یک مخاطب و یک انسان است.» (دیدار با معلمان استان فارس، سال 1387)[1]

این وضعیت سبب گشته تا ایشان در تمامی دیدارهای خود با معلمان کشور اهمیت جایگاه معلمی را تبیین نمایند. در این راستا عللی که در کلام ایشان ذکر گردیده را می توان به دو دسته کلی دلایل نقلی(روایی) و عقلی تقسیم نمود که در ادامه به آنها اشاره می شود.

علت اهمیت جایگاه معلمی

الف) علل روایی

ایشان در خلال مباحث خود به چند روایت استناد نموده اند که آنها عبارتند از:

1) در روایتی پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «انّ اللَّه لم یبعثنی معنّتا و لا متعنّتا ولکن بعثنی معلّما میسّرا» به این معنا که «همانا خداوند مرا مبعوث نمود به حال که نه خود را به سختی و تکلف بیندازم و نه دیگران را ولیکن مرا معلمی سهل‌گیر قرار داد.» و همچنین در روایتی دیگر از حضرت رسول آمده است که «اِنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً» یعنی «به راستی که من معلم مبعوث گردیدم». در این رابطه ایشان می فرمایند:

«وقتى از قول پیغمبر اکرم نقل میشود که فرمود: اِنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً، (1) این بالاترین افتخار است که پیغمبر خود را معلم میداند.» (1393)

2) در روایتی از حضرت علی(ع) نقل شده است که «من علّمنی حرفاً فقد صیّرنی عبداً» یعنی «هرکس حرفی مرا بیاموزد مرا بنده ی خود نموده است». ایشان در ذیل این روایت می فرمایند:

«این که نقل شده است که فرمود: «من علّمنی حرفاً فقد صیّرنی عبداً» - البته من نمیدانم سند این روایت چه هست و چگونه است و چقدر متقن است، اما حرف، حرف درستی است - همین است که انسان با آموختنِ از کسی، در واقع یک مرحله‌ای را پشت سر میگذارد که جا دارد به خاطر آن مرحله خود را بنده و خدمتگزار آن هدایت کننده و راهنما بداند و قرار بدهد. حرف اصلی این است( (1387

ب) علل عقلی

در این قسمت می خواهیم به امور عقلی که باعث می شود در مقتضای تاریخی حاضر، جایگاه معلم اهمیت یابد را از بیانات رهبری استخراج نماییم.

1) مبنای تحول و پیشرفت جامعه

برای تحول یافتن هر جامعه ای لازم است تا افراد آن جامعه متحول شوند. برای تحقق این مهم لازم است تا اعضای جامعه به شکلی تربیت یابند که بتوانند بار تحول و پیشرفت و حرکت را به دوش کشند. اینجاست که بحث تربیت اهمیت می یابد. حال در میان عوامل تربیت کننده موجود در جامعه، «شاکله‌ی اصلیِ وجودِ من و شما را در واقع در کنار تربیت خانوادگی، همین معلمانی که در این دوازده سال با کودکان و فرزندان ما سر و کار دارند، تعیین میکنند و به وجود می‌آورند(1388)

پس مشخص می شود که معلم در مسیر رسیدن ملت ایران به قله های افتتخار و سرافرازی چه جایگاه ویژه ای دارد.

«یک کشور اگر بخواهد به سرافرازی برسد، به رفاه و غنا برسد، به علم و تفوّق علمی منتهی شود، اگر بخواهد مردم شجاع، آزاده، فهمیده، عاقل، خردمند و متفکر تحویل جامعه‌ی بشری دهد، باید این زیرساخت اصلی را درست کند؛ زیرساخت تعلیم دوران کودکی و نوجوانی. این، شأن معلم است.»(1392)

«اگر معلم خوب عمل کند، صحیح عمل کند، با تدبیر عمل کند، با دلسوزی عمل کند، به نظر ما همه‌ی مشکلات جامعه حل میشود. نه اینکه بخواهیم بگوییم عوامل مؤثر در تربیت جوانان ما، بیرون از محیط مدرسه وجود ندارد؛ چرا، خانواده‌ ها مؤثرند، رسانه ‌ها مؤثرند، فضای اجتماعی مؤثر است -در اینها تردیدی نیست- اما آن سازنده‌ی اصلی، آن دست ماهر اصلی که میتواند یک ساخت مستحکمی درست کند که این عوامل گوناگون نتوانند تأثیر بنیانی ‌ای روی این محصول بگذارند، دست معلم است. این، ارزش معلم است(1391)

«اما اگر شما توانستید این نسل رو به رشد را، نسل نوخاسته را به شکل درست تربیت کنید، این حرکت، سریع‌ تر و پرشتاب ‌تر پیش خواهد رفت. مطمئن باشید جمهوری اسلامی ایران به برکت همت های بلند، به برکت ایمان های قوی، به برکت انسان های خوب و مؤمن و با اخلاصی که بحمداللَّه در کشور ما فراوان وجود دارند، خواهد توانست قله ‌ها را یکی پس از دیگری فتح کند(1390)

2) محور تحول آموزش کشور

بحث این است که هر سندی که برای تحول آموزش طراحی شود و هر کتابی که برای آموزش تالیف شود باز معلم است که باید با تلاش خود تحول مدنظر را عملیاتی نماید. رهبری در زمانی که کارهای تهیه سند تحول آموزش و پرورش در دست تهیه بود اینگونه به این نکته اشاره می دهند:

«یکی از چیزهائی که در این نقشه‌ی جامع حتماً باید رعایت شود، مسئله‌ی معلم است. البته در مورد کتاب های درسی کارهای خوبی انجام گرفت - در جریان برخی از کارهای خوبی که در کتابهای درسی انجام گرفته، قرار داریم؛ البته کارهائی هم باید انجام بگیرد، که ان‌شاءاللَّه انجام میگیرد- لیکن کتاب را معلم درس خواهد داد. اگر معلم، دانا، دلسوز، اهل فکر و اهل ابتکار بود، چنانچه آن کتاب ناقص هم باشد، او مطلب را تکمیل میکند. اگر معلم، ناتوان، ناامید، بی‌انگیزه و بی‌حوصله بود و برای از سر وا کردن تدریس کرد، آن وقت اگر کتابِ خوب هم باشد، معلوم نیست چیز درستی گیر دانش‌آموز بیاید. پس معلم مهم است. محور، معلم است(1390)

3) تراشگر جان ها

به این معنا که معلم مسئول صیقل دادن روح و جان اعضای جامعه می باشد. آنچه که او باید بر آن تمکز یابد شریف ترین مخلوقات بشر است. و قرار است تا با آموزش های خود زمینه های تعالی را در نسل های مختلف این کشور به وجود آورد. اینکه معلم چنان ظرفیتی دارد که حتی می تواند مهمترین خصلت های وراثتی را در افراد با آموزش های مناسب متحول نماید و افراد را از قید عوامل وراثتی رهایی بخشد، به خوبی نشانگر جایگاه ویژه معلم است.

«ماده‌ی خامی که در دست معلم است و با کار خود و تلاش خود میخواهد او را به محصول نهائی برساند، یک ماده‌ی بی‌جان نیست؛ انسان است. این خیلی مهم است. یک وقت انسان یک ماده‌ی جامد را با تلاش خود، ابتکار خود، عرق ریختن و ساعتها صرف کردن، تبدیل میکند به یک محصول مطلوب؛ که به جای خود ارزشمند است. یک وقت این ماده‌ای که دست ماست، یک موجود انسانی است، با استعدادهایش، با عواطفش، با احساساتش، با ظرفیتهای فراوانی که در یک انسان وجود دارد. این نوجوان ممکن است فردا کسی مثل امام بزرگوار ما بشود، ممکن است یک مصلح اجتماعی بشود، ممکن است یک دانشمند برجسته بشود، ممکن است یک انسان صالح و والا بشود(1391)

«تأثیر شما که معلم هستید، در موارد بسیاری حتّی از تأثیر وراثت ها بیشتر است. خصال وراثتی و ارثی چیزهائی است که با انسان همراه است، اما با تمرین و با عادت های ثانوی میتوان بر همین خصال فائق آمد. این تمرین عادت ثانوی را معلم میتواند به دانش‌آموز خودش، به شاگرد خودش ببخشد و بدهد. یعنی شما میتوانید به معنای حقیقی کلمه، انسان طراز اسلام را به وجود بیاورید؛ میتوانید نیروی انسانی طراز جمهوری اسلامی را به وجود بیاورید؛ این نقش معلم است»

4) ماندگاری تعالیم معلمان

به علت مقتضای سنی که دانش آموزان در آن حضور دارند میزان پذیرش در آنها به صورتی است که از سایر سنین-مثل دوران تحصیلات تکمیلی– به مراتب بیشتر است. همین امر باعث شده تا برای سال ها تعالیم معلمان در اذهان دانش آموزان حک شود.

«آنچه هم که به عنوان تعلیم در ذهن او کار میگذارید، از ماندگارترین حقایقی است که در ذهن انسان باقی میماند. بعد از پنجاه سال، شصت سال، خیلی از جزئیاتی که معلم به دانش‌آموز گفته است، در ذهن انسان هست»(1392)

5) الگو بودن معلم

تعلیم دهنده بودن معلم ها تنها منحصر در آموزش مسائل علمی نمی باشد بلکه در حقیقت معلم یک الگو در تمامی حوزه های رفتاری برای دانش آموزان است، که بسیار تاثیر گذار نیز می باشد.

«صرفاً این نیست که در کلاس درس، دو کلمه شما بگوئید و او یاد بگیرد؛ همه‌ی رفتار شما، حرکات شما، منش شما، اخلاق شما، به صورت مستقیم در این مخاطبِ گیرا اثر میگذارد و او را شکل میدهد(1392)

«شما با سخن خود، با منش خود، با رفتار خود، میتوانید به او اعتماد به نفس بدهید؛ میتوانید به او امید بدهید؛ میتوانید او را روانه‌ی میدانهای عمل کنید؛ میتوانید به او روح دیانت را آنچنان که شایسته‌ی اوست، تزریق کنید؛ میتوانید از او انسانی زیرک، پرتلاش، اجتماعی، علاقه‌مند به مصالح جمع و جامعه بسازید و به وجود بیاورید؛ میتوانید روح ابتکار را در او زنده کنید. معلم فرزانه‌ی ما میتواند در همان محدوده‌ی کلاس درس خود این کارها را انجام دهد؛ این وظیفه‌ی همگانی و عمومی معلمان است در سراسر کشور»

وظایف معلمان

قبل از این که به وظایف سه گانه و تخصصی معلمان در نگاه رهبری بپردازیم به این تذکر عمومی ایشان توجه می دهیم که معلمین کشور باید خود به عظمت کاری که انجام می دهند اعتقاد داشته باشند. تا بر این اساس بتوانند آن وظایف اصلی خود را به خوبی انجام دهند. ایشان می فرمایند:

«جامعه‌ی معلمین کشور عظمت کاری را که برعهده گرفته‌اند و انجام میدهند، همواره در مد نظر داشته باشند. اگر انسان بداند که چه کار بزرگی را دارد انجام میدهد، انگیزه‌ی او، تحرک او، ایمان او و تلاش او در این کار، مضاعف خواهد شد. مثل یک رزمنده‌ی شجاعی که در یک نقطه‌ی حساسی از خطوط جبهه‌ی خودی مشغول کار و تلاش و مجاهدت است؛ نقش مجاهدت او آنچنان عظیم است که برای همه‌ی این جبهه میتواند اثر و فایده داشته باشد. اگر این رزمنده این را بداند، هرگز خسته نخواهد شد؛ احساس ملالت نخواهد کرد؛ هیچ عامل نومیدی در دل او اثر نخواهد گذاشت(1389).

ایشان در سخنرانی خود در جمع معلمان در هفده ام اردیبهشت ماه سال جاری سه وظیفه تخصصی را برای معلمان بر می شمرند که عبارتند از: یاد دادن دانش، یاد دادن تفکر، یاد دادن نحوه رفتار و اخلاق.

1) یاد دادن دانش

همان که مطالب کتاب ها و سرفصل های مقرر درسی را به خوبی به دانش آموزان بیاموزند. کاری که تمامی معلمان کشورمان انجام می دهند. و باید دقت کرد که معلمی تنها در همین وظیفه منحصر نشود. و معیار ما برای معلم کاردان و مناسب تنها به این عامل تقلیل نیابد.

2) یاد دادن تفکر

اینکه متوجه شوند چطور از این ابزار گرانبها و شریف انسانی باید بهره برد. باید معلمان ما آموزش را به سمتی متمایل نمایند که روش تفکر منطقی در کودکان ما نهادینه گردد.

«کار دوّم که از این مهم‌تر است، یاد دادن تفکّر است. کودک ما فرابگیرد که فکر کند -فکر صحیح، فکر منطقى- و براى فکر کردن درست راهنمایى بشود؛ سطحى‌نگرى، سطحى‌آموزى در مسائل زندگى یک جامعه را زمین‌گیر میکند، در بلند مدّت بدبخت میکند؛ باید فکر کردن را در جامعه نهادینه کرد... اگر کسى داراى تفکّر بود، این روحیّه موجب میشود که او بتواند مسائل مهمّ علم را هم کشف کند. اگر جوان ما، عالم ما، دانشمند ما متفکّر بار آمده باشد، از آن ذخیره‌ى دانشى که در اختیار او است، ده‌ها و صدها مسئله‌ى جدید مطرح میکند و پاسخ میگیرد. پس استفاده‌ى از علم با تفکّر ممکن است(1393)

3) آموزش رفتار و اخلاق

حتی اگر ما در مراحل دیگر آموزش موفق باشیم ولی در این مرحله ناموفق، این امر ما را از رسیدن به قله های سرافرازی نخواهد رساند. تا تربیت حاصل نشود پیشرفت مدنظر اسلام محقق نخواهد گشت.

«سوّم، رفتار و اخلاق؛ آموزش رفتارى، آموزش اخلاقى .ما ملّتى هستیم با آرمانهاى بلند، با حرفهاى بزرگ، با قلّه‌هاى ترسیم‌شده‌اى که میخواهیم خودمان را به این قلّه‌ها برسانیم. این احتیاج دارد به انسانهاى صبور، عاقل، متدیّن، اهل ابتکار، اهل اقدام، دور از تنبلى، مهربان، عطوف، داراى حلم، داراى شجاعت، با رفتارهاى مؤدبّانه، پرهیزگار و انسانهایى که درد دیگران، درد آنها محسوب بشود. بافت انسان و قالب و تراش یک انسان مطلوبِ اسلام چیزى است که با تربیت حاصل میشود .«

کلام آخر

به نظر دیدبان تمامی آنچه ذکر شد این را روشن می نماید که لازم است معلمان کشور بیش از هر زمان دیگر به اهمیت جایگاه خویش و به مسئولیت سنگینی که بر دوش دارند اهتمام ورزند. مسئولیتی که اگر در انجام آن کوتاهی رخ دهد چه بسا چندین نسل از جامعه اسلامی به محاق بروند.

پی نوشت:

1- یکی از دیدارهای سنتی مقام معظم رهبری که هر ساله صورت می گیرد، دیدار با معلمان کشور در اردیبهشت ماه به مناسبت روز معلم می باشد. مطالبی که در این مجال ذکر می گردد از خلال مباحث ایشان در دیدار با فرهنگیان کشور می باشد. لذا از این پس برای ارجاع دادن مطالبی که از مقام معظم رهبری ارجاع داده می شود، تنها به ذکر سالی که این دیدار در آن انجام گرفته اکتفا می کنیم.


[ چهارشنبه 93/3/7 ] [ 8:45 عصر ] [ ] [ نظرات () ]

چند توصیه برای هدفمندکردن تعطیلات و اوقات فراغت دارم:
1. برنامه‌ای را در این مدت شروع کنید که بتوانید در طول سال هم ادامه بدهید.
2. هدفتان را مشخص کنید، آیا فقط می‌خواهید وقت خود را پر کنید یا می‌خواهید اگر به کلاس مقدماتی شنا بروید آن را تا مقطع حرفه‌ای هم ادامه بدهید؟ اگر می‌خواهید صرفا تفریح کنید استخر رفتن در این فصل چندان مناسب نیست چرا که همه در این فصل می‌خواهند شنا کنند و استخرها پر ازدحام است.
3. آیا کاری را که می‌خواهید انجام بدهید به آن علاقه دارید یا نه؟ همیشه به دنبال کاری بروید که به آن علاقه داشته باشید حتی اگر قرار است هزینه بیشتری را صرف آن کنید یا مسیر طولانی‌تری را طی کنید. مطمئن باشید اگر این نکته را مدنظر قرار دهید بعد از مدتی کاری که در آن اوقات فراغت انجام می‌دهید برای شما تبدیل به اوقات لذت می‌شود.
4. برای گذراندن این اوقات با کلاس‌ها یا برنامه‌هایی که مدنظر دارید صرفا به هزینه‌ها نگاه نکنید، مثلا شما یا فرزندتان علاقه دارید به کلاس زبان بروید، ممکن است در محله شما یک موسسه، خانه فرهنگ یا کانون هر سه همزمان این کلاس را ارائه بدهند با قیمت‌های متفاوت، باید برای گذراندن یک تخصص به سراغ متخصص بروید حتی اگر هزینه بالاتری دارد مثلا ما هیچ وقت برای درمان شکستگی دستمان پیش دندانپزشکی که نزدیک منزلمان است و آشناست نمی‌رویم!
5. آیا تفریح یا برنامه‌ای که برای اوقات فراغت خود و خانواده‌مان در نظر می‌گیریم در راستای اهدافی است که ما برای زندگی‌مان ترسیم کردیم؟ آیا هماهنگ با فرهنگ ماست؟ مثلا اینطور نباشد که چون همه به فلان کشور سفر می‌کنند صرفا به این دلیل ما هم به این مسافرت برویم و در نتیجه هیچ‌کدام از اعضای خانواده نه از این سفر دستاوردی داشته‌باشند نه لذتی ببرند چون در راستای فرهنگ و اهداف ما نبوده است.
یک توصیه دوستانه هم در پایان به شما می‌کنم، سعی کنید آخر هفته‌ها به سفر بروید، لازم هم نیست سفر دوری بروید، سری به اطراف شهر و حتی تفرجگاه‌های شهر خود بزنید بعد از مدتی تاثیر شگفت انگیز آن را مشاهده خواهید کرد.

نگاه جامعه شناس: دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم، استادیار دانشگاه تربیت معلم

وقت تلف کردن را با تفریح اشتباه نگیریم
وقت برخی افراد واقعا برایشان به اندازه طلا ارزش دارد. مردم ژاپن این شعار را در عمل نیز ثابت کردند. به‌گونه‌ای که حتی در مسیر رفت‌وآمدشان هم وقتشان را تلف نمی‌کنند و مشغول مطالعه‌اند اما اگر نگاهی به دور‌وبرمان بیندازیم این رفتار در مورد مردم کشورمان خیلی مصداق ندارد که البته ریشه تاریخی و سنتی دارد.
ما در طول تاریخ جامعه سنتی داشتیم و همواره دسترسی به کتاب و مطالعه برای همگان فراهم نبود. در واقع نظام های مستبد به مردم اجازه نمی‌دادند که به سمت دانش پیش بروند.
حتی تا سال 1300 در ایران مدرسه وجود نداشت بنابراین فرهنگ مردم با کتابخوانی و مطالعه آشنا نبود. به بیان دیگر مسایل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، سنتی و نبود امکانات جامعه را با مطالعه بیگانه کرد. در حال حاضر هم تعداد کتابخوان‌ها محدود است که البته نمی‌توان عامل گران‌بودن کتاب را نادیده گرفت. در هر صورت مردم بیشتر وقتشان را به بطالت می‌گذرانند و این مساله با عدم مطالعه ارتباط دارد.
این موضوع دلایل مختلفی دارد. رسانه‌های گروهی به ویژه تلویزیون، برای تشویق مردم به مطالعه و افزایش آگاهی‌شان تلاش لازم را انجام نمی‌دهند. از سوی دیگر مدارس نیز دانش‌آموزان را معطوف به کتاب‌های درسی می‌کنند و از آنها نمی‌خواهند که مطالعه غیردرسی نیز داشته باشند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز باید کتابخانه‌های عمومی بیشتری در سطح شهر تاسیس کند. اما نکته قابل توجه آن است که اتلاف وقت و ارزش ننهادن به زمان، ویژگی جهان سومی هاست. درواقع مردم اهمیتی به گذر زمان نمی‌دهند، البته وضعیت تهران نسبت به شهرستان‌ها در این زمینه بهتر است. در جامعه‌ای که وقت ارزش ندارد، آگاهی مردم کم می‌شود و سرانه مطالعه هم پایین می‌آید.
ورود آسیب‌های اجتماعی یکی از عوارض این مساله است. به عبارت دیگر درگیری‌های فکری و اجتماعی، غیبت و تهمت در جامعه بیشتر می‌شود. شایعه‌سازی فیزیکی از تبعات اتلاف وقت در جامعه است. مردمی که بیکارند و عادت به اتلاف وقت دارند، برای گذراندن اوقاتشان شایعه‌سازی می‌کنند و مدام در مورد امور سیاسی و اقتصادی بحث و جدل می‌کنند.
در چنین جامعه‌ای تنبلی و کاهلی باب و اختلاف‌های خانوادگی بیشتر می‌‌شود و بدبینی سیاسی و فکری نمود پیدا می‌کند. در این بین رسانه‌ها مانند تلویزیون هم برنامه‌هایی نشان می‌دهند که به جای بالابردن آگاهی مردم، وقت آنها را تلف می‌کند. بنابراین باید جوانان را به سمت مطالعه و به دنبال آن ارزش نهادن به زمانشان سوق دهیم، معلمان و اساتید دانشگاه‌ها هم نقش بسیار مهمی در ترغیب جوانان دارند.

نگاه روان پزشک: دکتر محمدرضا خدایی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی وتوان‌بخشی

تفریح بخشی از کار است
هر انسانی نیازهای اولیه‌ای دارد که همه ما با آنها آشنا هستند مثل نیاز به غذا و هوا، اما برخی از نیازها طی زمان احساس می‌شود مثل نیاز به استراحت و تجدیدقوا. باید بدانید تفریح از نیازهای ضروری هر انسانی است و به او کمک می‌کند سلامت جسمی و روانی داشته باشد.
برخی افراد معتقدند تفریح، تنبلی و اتلاف وقت است و نباید به آن اهمیت داد، در مقابل افراد دیگری در تفریح افراط می‌کنند. توجه داشته باشید نادیده گرفتن تفریح به همان میزان به شما آسیب می‌رساند که تفریح‌ بی‌حد و اندازه. یعنی؛ اگر تفریح، مناسب، متناسب و برنامه‌ریزی‌شده باشد، قسمتی از کار شما محسوب می‌شود چون با نیروی مضاعف به کارتان ادامه می‌دهید و سلامت روانی، ذهنی، معنوی، جسمی و هیجانی‌تان تضمین خواهد شد اما نباید بخش عمده وقت خود را صرف تفریح و خوشگذرانی کنید. درواقع چنین رفتاری نوعی اختلال است.
اگر می‌خواهید تفریحی داشته باشید که سلامت شما را ارتقا بدهد، باید بدانید تفریح سالم باعث تمدد اعصاب می‌شود و احساس رضایت درونی و بیرونی را برایتان به همراه دارد و به نوعی احساس آرامش را برای شما و دیگران فراهم می‌کند. علاوه بر آن چند خصوصیت دارد که باید آنها را مدنظر قرار دهید:
1. رضایت درونی
2. رضایت بیرونی
3. عدم آزار و اذیت دیگران
4. زیان نرساندن به خودتان
5. برنامه‌ریزی
6. با همراهی و کمک خانواده
7. مشخص بودن مدت تفریح و مکان آن.
تفریحات خود را طوری برنامه‌ریزی کنید که فعالیت جسمی و فکری را در کنار هم داشته باشید. به طور مثال برای تفریح فقط پای رایانه ننشینید بلکه فعالیت‌های ورزشی مناسبی را نیز برای خود در نظر بگیرید و بخشی از اوقات خود را به با هم بودن اختصاص دهید. به طور کلی تفریحاتتان را طوری مدیریت کنید که باعث افزایش سطح معلومات، دانش، سلامت روانی و جسمانی‌تان شود. اگر می‌خواهید از تاثیراتی که تفریح روی بدنتان می‌گذارد، مطلع شوید، حتما این پاراگراف را بخوانید. بگذارید قضیه را بر عکس نگاه کنیم، روان‌پزشکان معتقدند توان روانی و جسمی افرادی که روزها و ماه‌ها به صورت مداوم کار می‌کنند و هیچ تفریحی برای خود در نظر نمی‌گیرند، تحلیل می‌رود، ترشح برخی هورمون‌ها مانند سروتونین در مغز کاهش و هورمون‌هایی مانند کورتیکواسترویید افزایش می‌یابد. علاوه بر آن تمرکز و توجه و توان مقابله با استرس کم می‌شود. این افراد زودتر دچار فرسودگی خواهند شد. تفریح مفید و هدفمند، مهارت‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد. افسردگی، استرس و اضطراب‌ها را دور می‌کند، کارایی را بالا می‌برد و خلق را بهتر می‌کند. معمولا افرادی که شخصیت‌های وسواسی دارند و بیش از اندازه کمال‌طلب هستند به خودشان سخت می‌گیرند و هرگز برای ادامه فعالیتشان سراغ تجدید قوا نمی‌روند. این اقدام باعث افت عملکرد در وظایف شغلی و خانوادگی می‌شود. افراد بی‌خیال و لاابالی که احساس مسوولیت پایینی دارند بیشتر اوقات خود را صرف خوشگذرانی می‌کنند. این رفتار نیز نوعی اختلال است بنابراین همیشه حد اعتدال را در فعالیت و تفریحاتتان رعایت کنید.

نگاه روان‌شناس: دکتر پرویز رزاقی، مدرس دانشگاه

هدفمند تفریح کنید
زندگی روزمره و تکراری، بدو بدو کردن، تنش‌ها و اختلاف‌ها و استرس‌های شغلی آنقدر خسته‌تان کرده است که دلتان می‌خواهد برای چند روزی از زندگی روزمره دور باشید. سفر، همیشه اولین گزینه‌ای است که برای تفریح و استراحت به ذهنمان خطور می‌کند.
برخی افراد تا اراده می‌کنند، کوله‌بار سفر می‌بندند و راه می‌افتند اما بعضی دیگر حساب شده تصمیم می‌گیرند و معتقدند نباید هیچ چیز را از قلم بیندازند اما برای اینکه یک تفریح هدفمند و سرشار از لحظه‌های شاد و مفید داشته باشیم، چه باید بکنیم؟
1.باید بدانید تفریح‌کردن تعریف خاصی دارد و هر نوع فعالیتی را نمی‌توان تفریح نامید. تفریح، مجموعه فعالیت‌هایی است که افراد خارج از زندگی روزمره و فعالیت‌های روزانه خود انجام می‌دهند و از آن لذت می‌برند بنابراین حتی اگر یک باغبان بخواهد تفریح کند، باید به جایی غیر از باغ و بوستان برود.
2.هدف خود را از تفریح مشخص و براساس آن تفریح مناسب خود را انتخاب ‌کنید. هدفی که انتخاب کرده‌اید، باید به شما احساس رضایت درونی و آرامش بدهد. از خودتان بپرسید چرا می‌خواهم به مسافرت بروم و اگر مثلا به شمال بروم، حالم را بهتر خواهد کرد یا نه؟ پس نمی‌توان برای تفریح‌ یک قانون کلی صادر کرد.
3.اگر می‌خواهید به سفر بروید، همه جوانب را به دقت بررسی کنید؛ مسیرتان در جاده، همرا‌هان، وسیله نقلیه، مکانی که در آنجا مستقر می‌شوید، لوازمی که با خود می‌برید و...توجه به این نکات، اهمیت زیادی در کیفیت تفریح شما دارد. اگر نکات حاشیه‌ای سفر خود را بررسی و پیش‌بینی کنید، تفریحتان لذت‌بخش خواهد شد.
4.مثبت‌اندیش باشید و جزییات منفی را کمتر ببینید. اگر قرار باشد زمانی را که برای به دست آوردن آرامش و تفریح در نظر گرفته‌اید، مدام در حال غرزدن و توجه به نکات منفی باشید، تفریح سالمی نخواهید داشت. سعی کنید عوامل مزاحم و منفی را حذف کنید تا اوقات بهتری داشته باشید.
5.تصور کنید برای تعطیلات قصد سفر دارید، ناگهان اتومبیل شما در جاده خراب می‌شود و مجبور می‌شوید چند ساعت از زمان استراحت خود را صرف تعمیر ماشین کنید. آیا این موضوع باعث می‌شود تفریح شما خراب شود؟ یکی از عواملی که تفریح شما را هدفمند می‌کند، نگاه جامع و پایین‌آوردن سطح انتظاراتتان است. باید رفتار خود را تعدیل کنید تا اگر اتفاق غیرقابل‌پیش‌بینی‌ای رخ داد، زجر نکشید بلکه آن را بپذیرید. به این موضوع فکر کنید که قرار است تفریح کنید و شاد باشید، بنابراین تحملتان افزایش پیدا می‌کند.
6.تفریح‌ به ابزار و وسایلی نیاز دارد که خو‌ش‌خلقی یکی از اصلی‌ترین آنهاست. شرایط و موقعیت دیگران را درک کنید و بی‌دلیل تنش ایجاد نکنید. زمانی که با دوستان یا اعضای خانواده‌تان به تفریح می‌روید، ارتباط کلامی خوبی با آنها برقرار کنید. شوخ‌طبع باشید، سعی کنید دیگران را بخندانید و آبشاری برخورد کنید. برخورد آبشاری، یعنی نگاهتان به مسایل از بالا به پایین باشد. اگر به همراه دوستانتان به رستوران می‌روید و شما راننده اتومبیل هستید، باید بدانید مسوول جان چند نفر هستید و باید کاری کنید به بقیه خوش بگذرد، بنابراین اگر با سرعت غیرمجاز رانندگی کنید، همه این مسایل را نادیده گرفته‌اید.
7.گاهی مرز بین تفریح و اتلاف وقت بسیار کم می‌شود. خانواده‌ای را در نظر بگیرید که برای تفریح‌ و رفع خستگی تصمیم دارند به کوهپیمایی بروند، اما پدر خانواده در طول مسیر با فرزندانش حرف نمی‌زند، با همسرش بدرفتاری می‌کند، با سرعت غیرمجاز رانندگی می‌کند و زمانی که به کوه رسیدند یک گوشه می‌نشیند و با اعضای خانواده ارتباط برقرار نمی‌کند. این خانواده ظاهرا برای تفریح آمده‌اند اما در اصل وقتشان را تلف کرده‌اند. چون از هیچ‌یک از مواهب کوهپیمایی بهره‌مند نشده‌اند و انگار پدر خانواده از سوی اجبار فرزندانش را به کوه آورده است. سعی کنید هنگام تفریح رفتار خود را مدیریت کنید.
8.خندیدن یک تفریح است و تحقیقات نشان می‌دهد هر فرد در طول شبانه‌روز باید 17 دقیقه بخندد. اگر هنگام خندیدن به حرکت اعضای بدنتان توجه کنید، احساس خندیدن در شما عمیق‌تر می‌شود. زمانی که می‌خندید، سطح کورتیزول خون پایین می‌آید و اضطراب و استرس کم می‌شود. در حالت خنده، دوپامین مغز در حالت تعادل قرار می‌گیرد بنابراین خندیدن تفریحی است که باعث نشاط و شادی روح و روان می شود.
9.اوقات خود را طوری برنامه‌ریزی کنید که تفریح از قلم نیفتد. اگر در طول روز 8 ساعت کار مفید دارید، حتما 1 تا 2 ساعت را نیز به تفریح اختصاص دهید. کتاب خواندن، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه و وقت‌گذراندن در کنار اعضای خانواده، تفریح های سالمی هستند که می‌توانند تنش‌های روزانه شما را کاهش دهند.
10.نیازهای خود را به خوبی بشناسید و با توجه به شرایطتان، تفریح خود را انتخاب کنید. گاهی فرد نیاز دارد که فقط چند دقیقه از فضای روزمره خود دور باشد بنابراین باید بر اساس آن، چیزی که به او آرامش بیشتری می‌دهد، انتخاب کند. برخی افراد تا اسم تفریح می‌آید، سفر کردن را انتخاب می‌کنند، در صورتی که حتی چند دقیقه خندیدن یا معاشرت با یک دوست قدیمی تفریحی است که برخی افراد را حسابی به وجد می‌آورد.


[ جمعه 92/11/25 ] [ 2:16 عصر ] [ ] [ نظرات () ]

چنانکه آموخته های فرد متناسب با توان و استعدادهای بالقوه اش باشد یا فاصله ای بین توان بالقوه و توان بالفعل دانش آموز نباشد می گوئیم پیشرفت تحصیلی اتفاق افتاده است.

وضعیت فرهنگی خانواده:
در خانواده هایی که والدین از طریق کلام و رفتار به علم دانش آموز و معلم او احترام می گذارند موفقیت تحصیلی در این خانواده ها بیشتر مشاهده می شود. همچنین در خانواده هایی که والدین با کتاب، روزنامه و مطالعه سروکار دارند علاقمندی فرزند هم به مطالعه و بخصوص درس افزایش می یابد.

آرامش روانی و عاطفی خانواده:

در خانواده هایی که فرزندان احساس امنیت روانی می کنند و پیوسته پدر و مادر را حامی و پشتوانه خود می دانند انرژیهای روانی آنها برای تحصیل و موفقیت صرف می شود.

نوع دوستان دانش آموز و ویژگی های آنها:

داشتن دوستان صمیمی، نیکوکار، شاداب، سالم و درسخوان زمینه علمی بودن و به مطالب علمی پرداختن را فراهم می کند. ارتباط با دوستان علمی و تلاشگر، جذب گروه علمی شدن و توانایی های خود را نشان دادن باعث می شود رفتارهای علمی هم شکل بگیرد.

آموزشهای تقویتی:

والدین باید این اصل تربیتی را بیاموزند که همه دانش آموزان در یک زمان ثابت به یک سطح یادگیری نمیرسند بلکه زمان برای آنها متفاوت است. گاهی لازم است ساعات درسی افزایش یابد و یا استفاده از معلم کمکی، کتاب راهنما، سی دی های آموزشی و حضور در کلاسهای جبرانی بسیار مناسب و مفید خواهد بود.

انجام منظم تکالیف درسی در منزل:

انجام منظم تکالیف، آموخته ها را پایدار میکند. بین دانش آموز و مطالب درسی ارتباط شناختی ایجاد می کند. نظم در انجام کارها و آموزش، مغز را برای یادگیری فعالتر می کند و این دانش آموزان درسها را خوب یاد گرفته و پیشرفت می کنند.

آشنایی والدین با ویژگی های روانی فرزندان:

در خانواده هایی که والدین با ویژگی های روانی و شخصیتی فرزندان خود آشنایی دارند و آنها را ارضاء می کنند، تشویق فرزندان و پاداش دهی به موقع، علاقمندی آنها را برای یادگیری بالا برده و موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.

رفتار معلم و نوع برخورد او در کلاس:

یک تحقیق نشان می دهد 71% دانش آموزان علت پیشرفت تحصیلی خود را "همدلی معلم" با آنها می دانند. آنها گفته اند ما در کلاس با این معلم راحت بودیم و این راحتی باعث می شد ما مطالب را راحت تر یاد بگیریم. یک معلم مهربان و صمیمی می تواند حتی خلاء عاطفی و روانی دانش آموزان را که با مشکلات خانواده ارتباط دارد پر کند. تشویق زبانی معلم و پاداش دادن او انرژیهای روانی فرد را فعال کرده و روز به روز پیشرفت تحصیلی و تعادل رفتاری دانش آموز بهتر خواهد شد.


افت تحصیلی چیست و عوامل موثر بر آن کدام است؟


وقتی فاصله بین استعداد بالقوه فرد و استعدادهای بالفعل او مشهود و زیاد باشد می گوئیم افت تحصیلی اتفاق افتاده است. افت تحصیلی فقط تجدیدی و مردود شدن نیست بلکه وقتی که یادگیریهای دانش آموز از توان بالقوه و حد انتظار کمتر باشد افت تحصیلی اتفاق افتاده است.


- ضریب هوشی پایین:

دانش آموزی که ضریب هوشی (آی کیو) او 70 به پایین است طبیعتا در آموزش مشکل خواهد داشت. نباید دانش آموز را با دیگری مقایسه کرد بلکه باید کاری کرد که از استعدادهای حاضر بهترین استفاده را ببریم. احترام به هوش فرزندان، پذیرش آن از سوی خانواده و معلم و تلاش برای فعال کردن آن از ضروریات امور تربیتی است. دانش آموز با داشتن ضریب هوشی متوسط ( 100 ) می تواند به درجات علمی خوبی برسد به شرطی آنکه امکانات روانی، محیطی و آموزشی مناسب هم فراهم باشد.

- بیسواد بودن والدین و عدم رفع اشکالات درسی دانش آموز:

بیسواد بودن والدین و ناتوانی آنها در هدایت تحصیلی فرزندان و رفع اشکالات درسی آنها یکی از عوامل مهم افت تحصیلی دانس آموز است. هوش و توان تحصیلی در این خانواده ها آسیب می بیند و فرزند روزبروز از نظر اعتماد بنفس به تحلیل می رود. بهتر است والدین به سوی با سواد شدن قدم بردارند و آموزش ببینند تا بتوانند با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند و به آنها در یادگیری کمک کنند.

- مدرسه هراسی و ترس از معلم:

گاهی مدرسه هراسی و ترس دانش آموز از معلم آنقدر بالاست که تعادل روانی و رفتاری او را بهم می ریزد. اضطراب در احساس دانش آموزان اثر می گذارد، تمرکز ذهن را مختل می کند و هیجانات فرد از تعادل خارج می شود. دانش آموز در کلاس باید بتواند از معلم سوال کند و پاسخ بشنود. نباید دانش آموز پیش دیگران مسخره شود. تنبیهات شدید معلم هم باعث مدرسه گریزی دانش آموز می شود.

- نداشتن ارتباط بین والدین و مدرسه:

نبودن رابطه بین اولیاء و مدرسه باعث فراموش شدن معلم و دانش آموز می شود. ضعفهای او پنهان می ماند، اشکالات رفتاری و درسی رفع نمی شود. داشتن نمرات پایین و تکرار آنها بی کفایتی دانش آموز را تقویت می کند و ادامه این روند افت تحصیلی را بدنبال خواهد داشت. در مدرسه باید شرایطی فراهم شود که والدین بتوانند با آرامش و عزت نفس با مدیر، معلم و فرزند خود ارتباط برقرار کرده و درباره اخلاق، رفتار، درس و تلاش او جویا شوند.

- نبودن آرامش روانی و عاطفی در منزل:

عدم امنیت روانی در منزل، انداختن ترس و لرز بر جان فرزندان، کتک کاری بین زن و مرد، طلاق و جدایی، اعتیاد والدین، فقر و نداری، مهاجرت های تحصیلی و... از جمله عواملی هستند که در افت تحصیلی فرزندان بسیار موثرند. نمی توان بد زندگی کرد اما خوب تربیت نمود، بلکه در منزل باید زمینه های آرامش روانی، عزت نفس، پذیرش فرزندان، احترام به آنها، کنترل واژه ها و گرامی داشتن تلاش فرزندان در نظر گرفته شود تا دانش آموز با راحتی خیال، احساس ارزشمندی و احساس امنیت روانی به تلاش و تحصیل خود ادامه دهد.

- بکار بردن واژه های تحقیر آمیز در منزل:


نوع واژه هایی را که والدین در منزل بکار می برند اگر تحقیر آمیز و همراه با توهین باشد و این روند ادامه یابد آثار سوء روانی در فرزندان و حتی خود والدین می گذارد. واژه های منفی احساس بی کفایتی را در فرزندان تقویت می کند. دانش آموز خود را شایسته آموختن نمی داند و می گوید: من توان خواندن این درس را ندارم و یا من هرگز به جایی نمیرسم. این نگرش و خودپنداره دانش آموز درباره خود، ریشه در دوران کودکی و خانواده دارد. توهین به هوش دانش آموز و مسخره کردن نمره دریافتی او و مقایسه کردن فرزند با دیگران و همچنین بد گویی پشت سر معلم دانش آموز و به استهزاء گرفتن آموزش و پرورش از سوی "والدین ناوارد" از عوامل مهم افت تحصیلی فرزندان است. والدین اگر فرزندان سالم، نیکوکار و درسخوان می خواهند اولین کار این است که باید در منزل واژه های خود را کنترل نمایند. کلماتی را بکار ببرند که شادابی، خودارزشمندی، تلاش و "خودپنداره مثبت" را تقویت کند.

- روش مطالعه غلط و معنی دار نبودن آموخته ها:

خوابیده درس خواندن، قدم زنان درس خواندن، در جای بسیار نرم نشستن، نزدیکی زیاد چشم به کتاب، رعایت نکردن استراحت در طول مطالعه، نداشتن تمرکز و دقت، شلوغ بودن روی میز مطالعه و... باعث می شود یادگیری به نحو مطلوب اتفاق نیافتد و ما نتوانیم در امتحان نمره مناسب بگیریم.

- کارا نبودن معلم در تدریس:

معلم باید با علم روانشناسی و تدریس روز آشنا باشد. از دانش آموزان درباره شیوه تدریسش نظرخواهی کند و با همکاران موفقش مشورت کند.

- اختلات شخصیتی و مشکلات جسمانی کودک:

گاهی علت افت تحصیلی دانش آموز به ویژگی های روانی و شخصیتی فرد برمی گردد. بیش فعال بودن کودک، اختلال سلوکی، افسردگی های خفیف، نگرانی از خانواده، مهاجرت از مدرسه قبلی، آزار و اذیت دانش آموزان، طلاق و جدایی، بی سرپرست بودن یا بد سرپرست بودن دانش آموزان و مشکلات شخصیتی دیگر می تواند افت تحصیلی رابرای فرزند فراهم کند. گاهی علت مشکلات تحصیلی و یادگیری دانش آموز مشکلات فیزیولوژیکی و بدنی است. کم خونی، بیماری قند، داشتن انگل، اختلال در غده تیروئید، صرع خفیف و ناشناخته و... از جمله عواملی هستند که می تواند در تحصیل دانش آموز اثر گذاشته و افت تحصیلی را بوجود آورند.

- اضطراب در امتحان و ترس از نمره کم:

اضطراب در امتحان اگر شدید باشد تمرکز فرد، مختل شده و پردازش مطالب در ذهن بهم می ریزد و باعث افت تحصیلی می شود.


[ جمعه 92/11/25 ] [ 2:16 عصر ] [ ] [ نظرات () ]

طرح درس برای نخستین بار در سال 1918 مطرح و سپس توسط روانشناسان و کارشناسان تعلیم تربیت نظرات تکمیلی خود را مطرح نمودند . در طرح درس الگوها و نمونه های مختلفی ارایه گردیده است ولی آنچه که ضروری است موارد ذیل می باشد.:

1- طرح درس به صورت روزانه ، و ماهانه ، فصلی و سالانه ارایه می گردد.. الگوهای برای طرح درس وجود دارد ودر در یکی از الگوهای طرح درس ، 4 مرحله الف ) تعیین هدف کلی ب) تحلیل آموزشی ، پ) گزینش محتوی و رسانه ها ج ) تعیین نظام ارزشیابی آمده است . هریک از موارد طرح درس تعریف و تحلیلی به همراه دارد

2- تحلیل آموزشی به دو قسمت ،تعیین رفتار ورودی ( معلومات و مهارتهای پیش دانسته ) و تعیین هدفهای جزیی تقسیم می گردد . هدفهای کلی درس به اهداف جزیی تبدیل می گردند.

3- برای هر طرح درس سوالات مختلفی مانند نمونه زیر مطرح می گردد. 1- موضوع دری 2- القاء هدفهای درس 3- جدول زمانبندی 4- اطلاعات یا پیش نیاز ( به چه کسانی می خواهم تدریس کنم ) 5- وسایل آموزشی 6- راهبردهای یاد دهی – یاد گیری 7- ارزشیابی از کلاس و روش تدریس

طرح درس مزایای مانند ایجاد و بالا بردن روحیه مثبت در دبیران ، احاطه کامل و تسلط دبیر به درس ، شناخت نقاط ضعف و قوت ، ایجاد فرصت برای پیش بینی احتمالی تدریس ، ایجاد نظم و ترتیب منطقی و ذوق و نوع آوری به کار و فعالیت معلم و علاوه بر این ها ارزشیابی و نظارت مدیران و بازرسان اداره را تسهیل می کند .

مدیران مدرسه در صورت هدایت و پی گیری طرح درس دبیران ، فضای مطلوب و مناسب برای نظارت را فراهم می آورند . در این راه مدیران نباید دبیران را تحت فشار قرار دهند بلکه با ارایه جزوه و توضیحات لازم و نمونه طرح درس و رفتارهای مناسب انگیزه و اطلاعات معلمین را افزایش داده و آنان را در فضای مناسبی برای تهیه طرح درس قرار دهند . نقش گروههای آموزشی در این مورد زیاد می باشد . تهیه طرح درس روزانه یا سالانه در کار گروه آموزشی در هر درسی ، برای مدتی الگوی آموزشی را برای دیگران فراهم می آورد . طرح درسهای دبیران در یکسال تحصیلی موجب استفاده آن برای سالهای بعد بوده و فقط امکان تغییراتی در برخی از بند های آن می باشد .


[ جمعه 92/11/11 ] [ 2:49 عصر ] [ ا. شمس تبار ] [ نظرات () ]

تا خدا بوده و هست ، معلم بوده و هست و هر روز ، روز معلم هست . معلمی هنر و عشقی است آسمانی

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت معلمین و دانشجو معلمان عزیز

به این وبلاگ خوش آمدید ، امیدوارم تا مطالب مفید و ارزشمندی رو در اختیار شما بزرگواران قرار بدهم

اللهم عجل لولیک الفرج


[ جمعه 92/11/11 ] [ 2:48 عصر ] [ ا. شمس تبار ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 8147